پس از خواندن قسمت اول و دوم مقالۀ «کاپیتال کسب و کار من است»، لازم دیدم که در مورد «یک ملاحظۀ بغایت نادرست» بهمن شفیق توضیحاتی بدهم؛ ملاحظه ای که به راستی من را متحیّر و شگفت زده کرده است.
اما پیش از ورود به بحث اصلی، جا دارد به نکتۀ مهمی اشاره کنم. و آن این که مقالۀ «نقدی بر ترجمۀ جلد دوم سرمایه» در اصل در ماهنامۀ «جهان کتاب» (سال بیستم، شمارۀ 10، دی 1394) منتشر شده است. ماهنامۀ «جهان کتاب» یکی از معتبرترین نشریات ادبی ـ فرهنگی ای است که در ایران چاپ می شود، و طبعاً علاوه بر چهارچوب های حرفه ای خودش، ملزم به رعایت برخی چهارچوب های کلی رایج در فضای فرهنگی ایران است. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم مقاله ای که برای انتشار در نشریۀ مذکور نوشته شده است به همان سبک و سیاقی نوشته شود که مقالات نشریات حزبی نوشته می شوند. و اساساً مقالات علمی، فارغ از این که در چه نشریه ای منتشر می شوند، سبک و سیاق خاص خود را دارند.
اکنون برویم سر اصل مطلب. رسم بر این است که وقتی در کتاب یا مقالۀ خود حرفی را به کسی نسبت می دهیم، عین گفتۀ آن شخص را نیز نقل کنیم تا ادعایمان مستند شود. اما بهمن شفیق متأسفانه در مقالۀ خود در دو مورد بدون این که از من نقل قولی نماید، سخنانی را به من نسبت می دهد که به هیچ وجه صحت ندارد.
در مورد اول بهمن شفیق گفته است که «فراهانی از زحمات مرتضوی قدردانی نیز می کند». در این جا وارد این بحث نمی شوم که آیا باید از زحمات مرتضوی قدردانی کرد یا نه. مطلبی که در این جا باید به آن اشاره کنم این است که من در مقالۀ «نقدی بر ترجمۀ جلد دوم سرمایه» در هیچ جا از زحمات مرتضوی قدردانی نکرده ام. من در مقالۀ مذکور پس از برشمردن دلایل خود، گفته ام که «متأسفانه این ترجمه در مجموع ترجمۀ خوبی از آب درنیامده است و نه انتظارات محققان را آن طور که باید و شاید برآورده می سازد و نه می تواند منبعی کاملاً موثق برای محصلان باشد». بهتر بود که بهمن شفیق به جای این که بگوید «فراهانی از زحمات مرتضوی قدردانی نیز می کند»، بخش پایانی مقالۀ من را به طور کامل نقل می کرد تا خوانندگان خودشان بتوانند قضاوت کنند که ارزیابی کلی فراهانی از ترجمۀ مرتضوی چگونه است.
مطلب دیگری که بهمن شفیق به طرزی «بغایت نادرست» به من نسبت می دهد و اهمیت اش به مراتب بیشتر از مورد اول است و باعث شده است که من این مقاله را بنویسم، این است که بنا به ادعای بهمن شفیق فراهانی علت اشتباهات مرتضوی را اشتباهاتی می داند که گویا انگلس در ویرایش جلد دوم سرمایه مرتکب شده است. بهمن شفیق می گوید مطالعۀ مقالۀ فراهانی فرحبخش است (که نظر لطف ایشان است) اما این فرح و نشاط «با ملاحظه ای بغایت نادرست از سوی فراهانی تیره می شود». و منظور بهمن شفیق از این ملاحظۀ «بغایت نادرست» عبارت است از «ملاحظۀ فراهانی در نسبت دادن اشتباهات مرتضوی به فریدریش انگلس». یعنی بنا به ادعای بهمن شفیق، فراهانی علت اشتباهات مرتضوی را اشتباهاتی دانسته است که گویا انگلس در ویرایش دست نوشته های جلد دوم سرمایه مرتکب شده است. اما متأسفانه در این جا نیز بهمن شفیق برای اثبات ادعای خود هیچ نقل قول مستقیمی از من به عمل نیاورده است و مشخص نکرده که من در کدام بخش از مقالۀ خود چنین حرفی زده ام.
من در ابتدای مقالۀ «نقدی بر ترجمۀ جلد دوم سرمایه» گفته ام که «من فقط ترجمه ای را که مترجم [یعنی حسن مرتضوی] از متن ویراستۀ انگلس (که به عقیدۀ ایشان «ویراستۀ» انگلس است، یعنی به اصطلاح ویراسته است ولی در واقع گویا منعکس کنندۀ کژفهمی یا احتمالاً تحریفات انگلس در دست نوشته های مارکس است) انجام داده و در متن اصلی کتاب آورده است، مورد نقد و بررسی قرار داده ام و کاری به آنچه در حواشی کتاب تحت عنوان ترجمۀ متن دست نوشته های مارکس آمده است نداشته ام. نقد و بررسی این مورد اخیر، خودش مستلزم کاری مستقل است که من عجالتاً نه فرصت آن را دارم و نه آن را لازم می بینم».
به گمانم اگر کسی با دقت این قطعه را بخواند، متوجه منظور من می شود و به نادرستی برداشت بهمن شفیق از این سخنان من پی می برد.
موضوع از این قرار است که حسن مرتضوی در مقدمۀ خود بر ترجمۀ جلد دوم سرمایه، کلمۀ ویراسته را داخل گیومه قرار داده و به جای متن ویراستۀ انگلس گفته است متن «ویراستۀ» انگلس. من نیز در قطعۀ مذکور به همین مطلب اشاره کرده ام و گفته ام که به عقیدۀ حسن مرتضوی متن ویراستۀ انگلس متن «ویراستۀ» انگلس است، یعنی به عقیدۀ حسن مرتضوی متن ویراستۀ انگلس به اصطلاح ویراسته است، ولی در واقع گویا منعکس کنندۀ کژفهمی یا احتمالاً تحریفات انگلس در دست نوشته های مارکس است. و این به طور تلویحی یعنی این که به عقیدۀ من، بر خلاف عقیدۀ مرتضوی و ادعای «بغایت نادرست» بهمن شفیق، متن ویراستۀ انگلس متنی به راستی ویراسته و قابل اعتماد است.
من در بخش پایانی مقالۀ «نقدی بر ترجمۀ جلد دوم سرمایه» در مورد علت اشتباهات مرتضوی گفته ام که «در مورد علت و منشأ این اشتباهات نمی توان حکم قطعی ای صادر کرد. اما اساساً مهمترین عللی که موجب بروز این قبیل اشتباهات در ترجمۀ کتابی همچون کتاب سرمایه می شود، عبارت اند از: 1) عدم تسلط کافی به زبان مبدأ، 2) عدم تسلط کافی به موضوع کتاب. همچنین عدم دقت و تمرکز کافی نیز می تواند موجب بروز برخی اشتباهات بشود، اما در این جا نمی توان برای این علت نقشی تعیین کننده قایل شد. نقش ترجمه از زبان میانجی (زبان انگلیسی) را نیز در بروز این اشتباهات نمی توان خیلی زیاد دانست زیرا اولاً مترجم متنی را که از زبان انگلیسی ترجمه کرده بود، به طور کامل با متن آلمانی مقایسه کرده است، ثانیاً ترجمۀ انگلیسی مورد استفادۀ مترجم لااقل در 15 موردی که در این جا ذکر شده ترجمۀ کم اشتباهی بوده است. به هر حال من نه می توانم و نه موظفم که در مورد علت اشتباهات مترجم حکمی صادر کنم».
بنابراین روشن است که این ادعای بهمن شفیق که گویا فراهانی اشتباهات مرتضوی را به فریدریش انگلس نسبت می دهد، کاملاً بی پایه است و از سوء تفاهمی بغایت حیرت انگیز نشئت می گیرد.
سیاوش فراهانی
15 سپتامبر 2016